سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همیشه بهار

عشق جمعه 86/5/26 ساعت 5:0 عصر

یادته تو کوچه عشق قدم زدیم،

 دویدیم،

 اون لحظه های شاعرانه،

 اون نداهای عاشقونه

 هیچ وقت از یادم نمی ره.

یادمه به دلم همیشه می گفتم عاشقی ممنوع، یادمه همیشه می گفتم هیچ کس حق نداره وارد قلبت بشه، عاشقی فقط مال بعد ازدواجه.

اما...

اما نمی دونم تو چه جوری یواش یواش اومدی و همه قلبم رو مال خودت کردی؛ تویی که الان همه دارایی منی، همه دار و ندار من هستی.

حالا به یادت همه روزا و شبامو طی می کنم. حالا دیگه شدی محمود من.

می خوام دست به دست هم بدیم و خوشبخت شیم. می خوام که همیشه توی اتاق تاریک و قرمز قلب من بمونی.

ما راهی به جز خوشی نداریم؛ چون محکوم به خوشبختی هستیم.

امروز روز نزدیکی قلبهامونه، روزی که دیگه تا ابد مال هم می شیم.

روزی که تا همیشه به یادم می مونه

روزی که ...

روزی که روز عقدمونه.

اومدم این جا که پیوند قلبمون رو داد بزنم، تا همه عالم بدونن که ما با توکل به خدا یه زندگی عاشقونه رو شروع کردیم.


نوشته شده توسط: فاطمه


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
98747


:: بازدیدهای امروز ::
51


:: بازدیدهای دیروز ::
7



:: درباره من ::

همیشه بهار

:: لینک به وبلاگ ::

همیشه بهار


:: آرشیو ::

دل نوشته های اردیبهشت 85
دل نوشته خرداد 85
دل نوشته های تیر 85
دل نوشته های مرداد 85
دل نوشته های شهریور 85
دل نوشته های مهر 85
دل نوشته های آبان 85
دل نوشته آذر 85
دل نوشته دی 85
دل نوشته یهمن 85
دل نوشته اردیبهشت 86
دل نوشته خرداد 86
دل نوشته مرداد 86
دل نوشته دی ماه86
بهار آمد و لطف آقا



::( دوستان من لینک) ::

نگین
کوچولوها
ایرباس
نازنین
دالان بهشت
برگ خزان دیده

:: لوگوی دوستان من ::







:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو